پیشگفتار چالش واقعی زندگانی در دستیابی به هر آنچه که میخواهید نیست بلکه حفظ و خواستن چیزی است که بدست آوردهاید. افراد بسیار زیادی به هر آنچه که آرزویش را دارند دست مییابند اما از آن به اندازهی کافی لذت نمیبرند. زیرا هر آنچه را که بدست میآورند برایشان کفایت نمیکند همیشه این احساس را دارند که انگار چیزی را از دست دادهاند. این افراد از خودشان، روابطشان، سلامتیشان یا کارو حرفهشان راضی نمیباشند. هم چیزی وجود دارد که آرامش ذهنشان را بر هم میزند. از سوی دیگر افرادی وجود دارند که از آنچه که هستند و آنچه که انجام میدهند و آنچه که دارند رضایت دارند گر چه نمیدانند چگونه بر آنچه که دوست دارند بیفزایند. با وجود آنکه دلهایشان به روی زندگانی باز است اما برای تحقق بخشیدن به اهداف و رویاهای درونیشان کار خاصی انجام نمیدهند. آنها تلاش زیادی را انجام میدهند زیرا دیگران بیشتر از آنها دارند. اغلب افراد در جایگاهی میان این دو بینهایت میباشند. موفقیت فردی در جایی میان این دو قطب قرار دارد. به این معنا که شما هر آنچه را که میخواهید بدست آورید و برای آنچه که دارید قدر دان و شکر گذارید. موفقیت فردی هرگز با این معیار که چه کسی هستید و از چه میزان مال و منال برخوردارید یا با آنچه که بدست میآورید مورد ارزیابی و سنجش قرار نمیگیرد. بلکه در موفقیت فردی با نحوهی احساس خوب و خوشایندتان نسبت به آنچه که هستید، هر آنچه که انجام دادهاید و آنچه که دارید سنجیده و ارزیابی می شوید. موفقیت فردی در دست هر یک از ماست و ما میبایست بطور واضح و روشن بدانیم که چه میخواهیم و دقت و توجه خودمان را به هر آنچه که میخواهیم معطوف سازیم. موفقیت فردی به معنای کسب هرآنچه که آرزویش را دارید و سپاسگذاری از هر آنچه که دارید میباشد. بهرحال موفقیت فردی تنها شامل برخورداری از حس خوب یا خوشحالی از زندگانی نخواهد بود. بلکه شامل حس اطمینان و اعتمادی است که شما هرآنچه را که میخواهید میتوانید بدست آورید و برای دستیابی به آن انگیزه و اندیشه انجام دادنش را بیابید. موفقیت فردی در رابطه با نحوه دستیابی به زندگی دلخواهتان یک ارتباط مستقیم دارد که آن نیز به درکی روشن و واضح نیازمند میباشد. برای بعضی افراد دستیابی به موفقیت فردی در حقیقت بدان معناست که یاد بگیرید چگونه هرچه بیشتر به دست آورند و برای بعضی افراد دیگر به معنای شاد و خوشحالتر نمودن است و حتی برای عده بسیاری هر دو این مهارتها از اهمیت والایی برخوردار میباشد. کسب موفقیت فردی نباید به حساب شانس و اقبال، سرنوشت و یا تقدیر گذاشت. اگرچه برخی از افراد با وجود داشتن تواناییهای بالقوه در این زمینه به دنیا میایند اما بطور معمول برای دستیابی به موفقیت فردی میبایست در ابتدا مهارتهایی را فراگرفت. خبر خوشحال کننده این است که شما می توانید چگونگی کسب موفقیت فردی را بیاموزید و احتمالاً از هر انچه که تصور میکنید به موفقیت نزدیکتر میباشید. اغلب افراد تنها با چند تغییر کوچک اما مهم در نحوه تفکر، احساس یا عملکرد خویش میتوانند در طول زندگانی به هر آنچه که میخواهند دست یابند. چند تغییر و تحول جزئی اما مهم در چگونگی افکارمان میتواند راه موفقیت فردی بیشتری را هموار نمود. استفاده از یک یا دو بینش نوین در زندگی میتواند بدون اغراق همه چیز را تغییر دهد اگرچه اوضاع و شرایط امکان دارد بطور موقت همانطور که قبلاً بود باقی بماند اما چگونگی نگرش و دیدگاه شما به زندگیتان میتواند در یک لحظه تغییر کند. زمانیکه فشارهای زندگی روز افزون میشود شما میتوانید با دریافت کمک به آرامش دست یابید و مجدداً با دقت و توجه هرچه بیشتر به مسائل پیرامون بپردازید. همچنین با کمی تعدیل و تفکیک در نگرشتان نه تنها میتوانید از هر آنچه که در کف اختیار دارید نهایت لذت را ببرید بلکه مطمئن میشوید که در مسیر درست دستیابی به آنچه میخواهید قدم برداشتهاید.
پیشگفتار کتابی که پیش روی شماست به مناسبت سی و دومین سالگرد انتشار کتاب قدرت ذهن، مجدد ویرایش شده است. وقتی اولین تألیف قدرت ذهن در بهار 1394 منتشر شد، در یک مجموعهی تلویزیونی ده قسمتی در معرض دید مردم قرار گرفت و مفاهیم اصلی نقشههای ذهنی برای اولینبار به طوررسمی به مردم دنیا معرفی شد. به منظور توجه بیشتر به موضوع، مجموعه کتابهای ذهن را عرضه کرد که اولین دایرهالمعارف استفاده از قدرت مغز است و تعبیر جدیدی از قدرتذهن به همراه نتایج آن ارائه میدهد: قدرت حافظه، تسلط و حافظه، کتاب نقشهیذهنی و تندخوانی. داستان قدرتذهن در سال 1973 شروع شد. زمانی که مدیران بیبیسی و مؤلف کتاب همدیگر را ملاقات کردند تا برای اولین بار کتاب و مجموعههای تلویزیونی را طراحی کنند که راهنمای خوبی برای استفادهی کارآمدتر از ذهن باشند. نتیجهی کار آنقدر موفق شد که این مجموعههای تلویزیونی به طور مداوم به مدت ده سال از تلویزیون پخش میشد و کتاب آنها یکی از پرفروشترین کتابها در سطح جهان شد. تونیبارزن در مسیر شغلی جدیدی قرار گرفت و برنامهی سفرهای جهانی او هرگز متوقف نشد. در پایان دههی 1970، اولین داستانهای موفقیت گزارش شدند به خصوص داستان عجیب و الهامبخش ادوارد هیوس (صفحهی 11 را مطالعه کنید.) در اوایل دههی 1980 اولین سری سخنرانیها در خصوص تواناییهای مغز به گروههای بزرگی از دانشآموزان ارائه شد. یکی از برجستهترین سخنرانیها، جریان (سوئتو[1] 2000) در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی بود. زمانی که 2000دانشآموز از شهرکسیاه پوست سوئتو به طور داوطلبانه در برنامههای سهروزهی قدرت ذهن و نحوهی استفاده از آن شرکت کردند. در پایان دههی 1980، کتاب قدرت حافظه مفهومی را که در فصل 5 قدرت ذهن معرفی شد، گسترش داد و آن را تبدیل به دیکشنری کاملی از تکنیکهای حافظه کرد و فروش سالانهی قدرت حافظه به رشد خود ادامه داد و به مرز فوقالعادهای یک میلیون رسید. در اوایل دههی 1990 کتاب نقشهی ذهن که، پسر قدرت ذهن است منتشر شد و مؤسسهی خیریهی برایان تراست برمبنای اصول بیانشده در کتاب قدرتذهن، شکل گرفت. یکی از اصلیترین مسئولیتهای موسسه، تأسیس انجمن قدرتذهن برایان بود. انجمن برای همهی کسانی ایجاد شد که صاحب مغز هستند و میخواهند بدانند چگونه از آن استفاده کنند. و این مؤسسه تاکنون هزاران عضو جذب کرده است. برای کسب اطلاعات بیشتر صفحهی آخر کتاب را مطالعه کنید. در بیست و یک آپریل 1995، بیش از یکمیلیون جلد کتاب قدرت ذهن در بیست و یکمین سالگرد تولدش به فروش رفت. بزرگترین جشنی که تاکنون برای کتاب برگزار شده ـ فستیوال ذهن در بیست و یکمین جشنتولد انتشار در تالار رویال آلبرت در لندن بوده است. در پایان قرنبیستم، بیبیسی دو فرزند دیگر قدرتذهن را منتشر کرد: تسلط برحافظه و تندخوانی که هرکدام به نوبهی خود پرفروش شدند. کتابهای زنجیرهای واتراستونز[2] و گروه روزنامهی اکسپرس[3]، کتاب قدرتذهن را به عنوان یکی از هزارکتاب بزرگ دومین هزاره انتخاب کردند و پیشنهاد دادند که این کتاب در همهی کتابخانههای هزارهی جدید ذهن باشد! و شما در حاال حاضر آخرین چاپ کتاب را در دست دارید و امیدوارم که همانند میلیونها انسانی که از آن استفاده کرده و تواناییهای ذهنیشان را ارتقاء دادهاند، شما نیز از آن بهره ببرید. [1] . soweto [2] . Waterstones [3] . Express
All information about Cancer for researchers. Chapter1: Introduction Chapter2: Biology Chapter3: Genes Chapter4: Nutrition and Cancer Chapter5: Carcinogens Chapter6: Signs Chapter7: Carcinomas Chapter8: Sarcomas
پیشگفتار کارآفرینی از منابع مهم و پایانناپذیر همه جوامع بشری است. منبعی که به توان و خلاقیت انسانها بر میگردد که از یکسو ارزان و از سوی دیگر بسیار ارزشمند و پایان ناپذیر است. امروزه همگان دریافتهاند که جوامعبشری به فکر متکی است؛ تا به منابع زیرزمینی در بلندمدت، که همین عامل باعث موفقیتآنها میشود. منابع زیرزمینی در کشورهای جهان سوم علیرغم مزیتهای آن، از جمله موانع توسعه یافتگی محسوب میشود، در صورتی که نبود این منابع در بعضی از کشوها باعث شده است تا آنها با استفاده نیروی فکر، خلاقیت و ابتکار و یا در یک کلمه کارآفرینی، از جمله کشورهای پیشرو در جهان کنونی شوند. خصوصاً عصر حاضر، عصر دانایی و خلاقیت، عصر تلفیق اندیشهها و ابتکارات. کارآفرینی در برگیرنده عقاید مختلف و تبدیل آنها به محصولات یا خدمات، و ایجاد کسب وکار برای ارائه آنها در بازار است. کتاب حاضر با تاکید بر خود کارآفرینی و نه شخصیت یا روانشناسی کارآفرینان کسب و کارهای کوچک، منعکسکننده این روند است. کارآفرینی نمایانگر یک رفتار سازمانی استکه عناصر کلیدی آن، ریسک پذیری، پیشنگری و نوآوری است. البته اسلوین و کوین استدلال کردهاند که این سه عنصر برای تضمین موفقیت سازمانی کافی نیست. آنها معتقدند که یک شرکت موفق نه تنها در برگیرنده رفتار مدیریتی کارآفرینانه است بلکه دارای فرهنگی مناسب و یک ساختار سازمانی برای حمایت از چنین رفتاری است. امروزه در عرصه جهانی، افراد خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان منشاء تحولات بزرگی در زمینه صنعتی، تولید و خدماتی شدهاند و از آنان نیز به عنوان قهرمانان ملی یاد میشود، چرخهای توسعه اقتصادی همواره با توسعه کارآفرینی به حرکت در میآید. در اهمیت کارآفرینی همین بس که طی بیست سال (80-1960) در کشور هند تنها پانصد موسسه کارآفرینی شروع به کار کردهاند و حتی پارهای از شرکتهای بزرگ جهان برای حل مشکلات خود به کارآفرینان روی آوردهاند. اگر قرار است اقتصاد موفقی داشته باشیم به نظر میرسد باید کار آفرینی را در کشور بیشتر مورد توجه قرار دهیم ولی متاسفانه چه در سطح سیاستگذاری و چه در قلمرور پژوهشی- آموزشی، کار منظم و حساب شدهای در زمینه کار آفرینی انجام ندادهایم. لذا توقع بیجایی است که از فارغ التحصیلان دانشگاهی یا مراکز فنی و حرفهای انتظاری داشته باشیم، طی سالهای اخیر ورود جوانان جویای کار و کاهش تقاضا برای نیروی کار بحران اشتغال را در کشور تشدید نموده است که باید به صورت بنیادی مورد توجه دولتمردان قرار گیرد. در این بین ورود دانشگاهیان به این حیطه نیز میتواند بسیار مؤثر باشد. رویارویی صحیح و تدابیر خاص برای حل معضل بیکاری مبتنی بر پژوهش و مطالعه ضرورت دارد با توجه به میزان رشد جمعیت در دو دهه گذشته بیکاری را میتوان مهمترین چالش اجتماعی چند دهه آینده به حساب آورد. آنچه در شرایط سخت کنونی ضرورت آن در جامعۀ ما بیش از پیش احساس میشود، پرداختن به همین مقوله است. زیرا مسلماً کار آفرینان با توجه به خصوصیات ممتاز و برجستهای کهدارند، قادرند در چنین شرایطی منابع را برای ایجاد رشد و توسعه در زمینههای تولید و منابع انسانی فراهم کرده، اشتغال و کسب و کار جدید ایجاد نمایند.
تعریف نوآوری نوآوری فرآیندی است که کارآفرینان توسط آن فرصتها را به ایدههای قابل عرضه با بازار تبدیل میکنند. کارآفرینان اندیشۀ خیالپردازانه و خلاقانه را به یک توانایی پردازش منطقی و سیستماتیک در هم میآمیزند. این ترکیب کلید موفقیت است. بنابراین نوآوری یا ابداع، کاربردی و عملیکردن افکار و اندیشههای نو و بدیع ناشی از خلاقیت است. نوآوری، تبدیل خلاقیت به عمل و نتیجه است. نوآوری معرفی و کاربرد آگاهانه ایدهها برای طراحی و ارائه محصولات، یا فرآیندی جدید است که منجر به تأمین نیاز افراد، گروهها سازمانها، یا اجتماع میشود. نوآوری، به فرآیند ایجاد هر چیز جدیدی که برای فرد، گروه یا سازمان، صنعت یا اجتماع که ارزش مهمی داشته باشد؛ اطلاق میشود. نوآوری به هر نوع فرآیند فکری گفته میشود که مسئله را به طریق مفید حل کند. رابطه نوآوری و اختراع به مدت بیش از نیم قرن، تحقیق و توسعه ارتباط تنگاتنگی با نوآوری تکنولوژیکی داشته است. اختراع، نزدیکترین تعریف به نوآوری است. دراکر معتقد است که هفت منبع اصلی در قبال فرصتهای نوآوری وجود دارد که تنها یکی از آنها در مورد اختراع صادق است. بنابراین، نوآوری چیزی فراتر از اختراع است و نوآوری نباید حتماً فنی باشد. نمونههای بسیاری از نوآوریهای اجتماعی و اقتصادی وجود دارند. نوآوری یک نظریه یا طرح است که دانش و تکنیکهای موجود را با هم ترکیب میکند تا مبنای نظری برای یک مفهوم جدید ایجاد کند. بنابراین نوآوری دارای ابعاد مختلفی است و در نتیجه موضوعی چند وجهی میباشد. مهمترین ابعاد نوآوری عبارتند از: 3 بنیادی در برابر رشد. 3 محصول در برابر فرآیند. 3 اجرایی در برابر فنی. نوآوری میتواند هم بنیادی باشد و هم رشدیابنده. نوآوریهای رشدیابنده به نوآوریهای منقطع، غیرمستمر، تحولی، اولیه، برتر و پایه اطلاق میگردد. نوآوریهای رشدیابنده، حرکاتی کوچک برای تقویت و انبساط فرآیندها و محصولات و خدمات تثبیت شده هستند. در راستای هدف این بخش، تعریفی گسترده از نوآوری ارائه میشود که شامل محصولات جدید، فرآیندهای جدید و خدمات جدید، شکلهای جدید سازمان، بازارهای جدید و توسعۀ مهارتهای جدید و سرمایۀ انسانی است.
This will help us customize your experience to showcase the most relevant content to your age group
Please select from below
Login
Not registered?
Sign up
Already registered?
Success – Your message will goes here
We'd love to hear from you!
Thank you for visiting our website. Would you like to provide feedback on how we could improve your experience?
This site does not use any third party cookies with one exception — it uses cookies from Google to deliver its services and to analyze traffic.Learn More.